گناه شناسی و نظام اخلاقی اسلام

بدون رویکرد علمی به اخلاق نمی توان به رشد اخلاقی مورد نظر دین دست یافت.

گناه شناسی و نظام اخلاقی اسلام

بدون رویکرد علمی به اخلاق نمی توان به رشد اخلاقی مورد نظر دین دست یافت.

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

«عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ یَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَحِیمٌ یَشْکُرُ الْقَلِیلَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ یُرِیدُ بِهِمَا وَجْهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَیُدْخِلُهُ اللَّهُ بِهِمَا الْجَنَّةَ الْحَدِیثَ»(وسائل الشیعه،ج1،ص61)؛

تعامل خداوند متعال با انسان ترکیبی بین عدل و فضل او حق تعالی است به نحوی که به تصریح آیات شریفه هیچ نوع اجحاف و ظلمی در حق انسان روا نخواهد گشت و از طرفی نیز اگر عملی خیر از انسان صادر گردد که حقیقتا برخواسته از فطرت و نورانیت وجودی او بوده و اخلاص و معرفت به عمل به نحو شایسته در آن مراعات شده باشد،به تصریح روایت فوق،انسان می تواند به سبب آن راه هدایت خود را پیدا کند و به بهشت خداوند دست یابد،لذا در نظام اخلاقی دین،بیش از کمیت عمل،کیفیت و میزان بینش و معرفت سالک بوده که نقش اساسی در ایجاد بینش در او داشته و وجود او را تطهیر می نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۲۰
مصطفی رضایی

«سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ‏ قَالَ السَّلِیمُ‏ الَّذِی یَلْقَى رَبَّهُ وَ لَیْسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ قَالَ وَ کُلُّ قَلْبٍ فِیهِ شَکٌّ أَوْ شِرْکٌ فَهُوَ سَاقِطٌ وَ إِنَّمَا أَرَادُوا بِالزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا لِتَفْرُغَ قُلُوبُهُمْ لِلْآخِرَةِ»(وسائل الشیعه،ج1،ص60)؛

گاهی به اشتباه القاء می شود که دین به زهد و کناره گیری از شئون زندگی تأکید نموده است در حالی که مراد از زهد کناره گیری صوفیانه از شئونات زندگی و حضور نداشتن در اجتماع و عدم تأثیرگذاری در جامعه نیست بلکه همانطور که از روایت فوق نیز مشهود است زهد به معنی عدم دلبستگی به زینت ها و ابعاد مختلف مظاهر مادی است تا قلب همواره فراغت توجه به آخرت را داشته باشد و بتواند به مقام سِلم نائل آید و کناره گیری از زندگی برای گرفتار نشدن به تعلق مادی،نهایت ضعف اخلاقی انسان بوده و چنین فردی هرگز وجود خود را از رذائل و شهوات منزه نخواهد نمود بلکه با کناره گیری خود تنها سرپوشی بر آن امور گذاشته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۳۳
مصطفی رضایی

«عَنْ سُفْیَانَ بْنِ عُیَیْنَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتَّى یَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ أَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»(وسائل الشیعه،ج1،ص60)؛

بقاء بر عمل و مداومت روند معنوی از شاکله های اساسی نظام اخلاقی دینی است؛عمل به تدریج انسان هرچند اندک باشد از طرفی سبب ملکه شدن آن خصیصه درون فرد و رسوخ در وجود او خواهد شد و در شرایط سخت نیز از او رها نمی شود و از جهتی نیز فهم و معرفت دینی او در سایر زمینه ها را ارتقاء خواهد بخشید.از همین روی،در روایات همواره به اصل تدریج و مداومت در اخلاق تأکید گشته؛چراکه انسان دارای پیچیدگی های رفتاری بسیاری است و این درون نیازمند برنامه های منظم،پیوسته و تدریجی است که بتواند نواقص وجودی خود و محسنات را شناسایی نموده و به تربیت قوای وجودی پرداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۲۵
مصطفی رضایی

«عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع کَانَ یَقُولُ‏ طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ وَ لَمْ یَشْغَلْ قَلْبَهُ بِمَا تَرَى عَیْنَاهُ»(وسائل الشیعه،ج1،ص59)؛

قلب به عنوان محور جریانات و خطورات ورودی به انسان بوده که می تواند منجر به آسودگی و فراغ بال معنوی انسان گردد یا آنقدر او را وارد تنش هایی نماید که او نتواند مسیر حقیقت را بیابد.در نظام اخلاقی اسلام،چشم به عنوان یکی از محوری ترین ورودی افکار و امیال در انسان بوده که به نوعی بیش از سائر اعضاء،قلب را وارد مخاطرات می سازد.سالک اخلاق،در مرحله اول باید توان کنترل چشم خود در شرایط مختلف را داشته باشد و این امر تنها به جاذبه های جنسی خلاصه نمی شود،بلکه تمامی حیات دنیا،درون خود دارای این جذب کنندگی است و در مرحله بعد،قلب خود را از مخاطرات و دل مشغولی ها خالی نماید که همین زمینه ذکر دائم نسبت به خداوند خواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۱۵
مصطفی رضایی

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی حَدِیثٍ‏ وَ بِالْإِخْلَاصِ یَکُونُ الْخَلَاص‏»(وسائل الشیعه،ج1،ص59)؛

نه تنها اخلاص انسان سبب خلاصی او از جهنم خواهد شد بلکه از آنجاکه جهنم اخروی تجلی حقیقت درونی شکل گرفته درون انسان در همین دنیاست،اخلاص بنده سبب راحتی درون و خلاصی از شهوات و قید و بندهایی خواهد شد که سبب ترس،حزن،اضطراب و سایر ناملایمات درونی برای انسان می گردد.در حقیقت،اخلاص همانند صافی ای بوده که قذارات وجودی انسان را از بین برده و حقیقت ناب درون او را عرضه می نماید که در این حالت انسان به اوج هر کمال رفتاری دست خواهد یافت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۱۵
مصطفی رضایی

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَنْوِی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ رِزْقَه‏»(وسائل الشیعه،ج1،ص58)؛

نیت سوء انسان هرچند در نظام اخلاقی دینی،سبب عقاب بنده نمی گردد،اما نکته ای که معمولا از آن غفلت ورزیده می شود اثرات متعدد روحی این نیت بر وجود انسان است تا جایی که طبق نص روایت فوق،بنده با گناه خود از رزق خداوند محروم می گردد،منظور از رزق در اینجا صرف نعمت مادی نبوده بلکه بنده با آلودگی فکری و نیتی خود،از تمامی ارزاق معنوی و مادی که کمک کننده او در مسیر کمال و رشد الهی بوده محروم خواهد شد.همانطور که روایات دیگر نیز اثرات دیگری همانند کشیده شدن به گناهان دیگر و ...را بیان نموده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۵۰
مصطفی رضایی
«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَلَکَیْنِ هَلْ یَعْلَمَانِ بِالذَّنْبِ إِذَا أَرَادَ الْعَبْدُ أَن‏...إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا هَمَّ بِالْحَسَنَةِ خَرَجَ نَفَسُهُ طَیِّبَ الرِّیحِ»(وسائل الشیعه،ج1،ص57)؛
در روایت فوق تأکید شده اهتمام و نیت خیر مؤمن،نسیم مطبوعی را ایجاد می کند،در حقیقت عمل معنوی انسان تأثیرات مستقیمی بر عالم پیرامون او خواهد داشت،از همین روی در روایات توصیه شده به صورت عالم نگاه شود یا اموری از این قبیل که در وهله اول مبهم نشان می دهد ولی تدقیق در روایات می فهماند عمل معنوی انسان بر محیط و افراد پیرامون او دارای اثر است،اگر صاحب اثر معنوی از نفوذ بالاتر معنوی برخوردار باشد،این تأثیر گستره کمی و کیفی بیشتری را ذیل پوشش خود قرار می دهد،بر همین اساس توصیه تبرک به اماکن مقدسه و امور منتسب به ائمه اطهار گشته که اثرات معنوی و اخلاقی مطلوبی را بر فرد ایجاد می نماید،البته این نکته نیز نباید نادیده گرفته شود که میزان قابلیت فرد در گرفتن این آثار از جمله عوامل مهم است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۰۱
مصطفی رضایی