گناه شناسی و نظام اخلاقی اسلام

بدون رویکرد علمی به اخلاق نمی توان به رشد اخلاقی مورد نظر دین دست یافت.

گناه شناسی و نظام اخلاقی اسلام

بدون رویکرد علمی به اخلاق نمی توان به رشد اخلاقی مورد نظر دین دست یافت.

۸ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

«وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قِیلَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص کَانَ مُؤْمِناً قَالَ فَأَیْنَ فَرَائِضُ اللَّهِ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ قَالَ فَمَا بَالُ مَنْ جَحَدَ الْفَرَائِضَ کَانَ کَافِراً»(وسائل الشیعه،ج1،ص34)؛

مکتب اصالت عمل یا اصالت نیت،دو مکتب نفی شده در نظام اخلاقی اسلام هستند همچنانکه در طول تاریخ افرادی بر این دو مکتب پافشاری داشته و دارای پیروانی بوده اند،اما همواره مورد توبیخ و مقابله ائمه اطهار قرار می گرفتند.حقیقت امر این بوده که نیت و عمل دو جزء جدایی ناپذیر از یکدیگرند هرچند در جایی که توان انجام عمل برای فرد وجود نداشته باشد،نیت شایسته او پرکننده حفره ایجاد شده خواهد بود،اما در حالت اولیه و طبیعی نیت روح عمل بوده و عمل تبلور و تجلی نیت و سرشت طاهر انسان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۶ ، ۱۱:۳۰
مصطفی رضایی

«وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ‏»(مائده،آیه 5)؛

ایمان و کفر از نگاه نظام اخلاقی اسلام،دو قطب متقابل در هستی و وجود انسان است و از آنجا که هستی تنها در قالب دو جبهه حق و باطل معنا می گردد بدون اینکه واسطه ای میان آنها وجود داشته باشد،نگرش افراد و باورها،آرمان و خمیرمایه وجودی ایشان نیز در یکی از همین دو قالب خواهد بود که نتیجه یکی کفر و دیگری ایمان است.در این میان کفر ابتدائی موجب از بین رفتن ایمان فطری خواهد شد که حقیقت و روح انسان است و کفر ایجاد شده پس از دورانی از زندگی ایمان و عمل گذشته فرد را از بین خواهد برد و به دنبال از بین رفتن ایمان،ثواب عمل او نیز تباه خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۴۳
مصطفی رضایی

«وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ فِی حَدِیثٍ‏ الْکُفْرُ أَقْدَمُ مِنَ الشِّرْکِ ثُمَّ ذَکَرَ کُفْرَ إِبْلِیسَ ثُمَّ قَالَ فَمَنِ اجْتَرَى عَلَى اللَّهِ فَأَبَى الطَّاعَةَ وَ أَقَامَ عَلَى الْکَبَائِرِ فَهُوَ کَافِرٌ یَعْنِی مُسْتَخِفٌّ کَافِرٌ»(وسائل الشیعه،ج1،ص31)؛

کفر و شرک دو مقوله مجزا از یکدیگر بوده که دارای مراتبی هستند.به یک بیان در وجود هر انسانی غیر از اولیاء حقیقی خداوند که به مقام توجه و اخلاص تام در خصوص خداوند متعال رسیده اند مرتبه ای شرک و کفر وجود دارد؛چراکه حقیقت شرک،انگاشتن وجودی در کنار خداوند و سهیم دانستن او در بعدی از ابعاد زندگی همانند رزق،انس گیری و ...است و غالب انسان ها ولو ناخودآگاه درگیر چنین شرکی هستند که در روایات بدان از شرک خفی یاد شده و حقیقت کفر،ناسپاسی هرچند خفی در خصوص نعمت های خداوند و بجانیاوردن حق شکر حقیقی است؛چراکه شکر حقیقی در گرو به کار گرفتن و جریان یافتن تمام شئون درونی و بیرونی وجود انسان در مسیر خداوند است و کمتر انسانی از آن برخوردار است.

نکته حائز توجه این بوده که در اسلام،بابت شرک و کفر خفی،فرد مورد عتاب و عقاب قرار نمی گیرد اما بدون شک این دو موانعی برای رشد و سلوک اخلاقی او خواهند بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۶ ، ۱۱:۳۳
مصطفی رضایی

«عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ فِی تَفْسِیرِهِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ إِنَّ اللَّهَ یَدْفَعُ بِمَنْ یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْکِ الصَّلَاةِ لَهَلَکُوا وَ إِنَّ اللَّهَ یَدْفَعُ بِمَنْ یُزَکِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یُزَکِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْکِ الزَّکَاةِ لَهَلَکُوا وَ إِنَّ اللَّهَ لَیَدْفَعُ بِمَنْ یَحُجُّ مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یَحُجُّ مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْکِ الْحَجِّ لَهَلَکُوا وَ هُوَ قَوْلُهُ‏ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ»(وسایل الشیعه،ج1،ص28)؛

در نظام اخلاقی اسلام،عمل دیگر انسان ها تأثیرات مستقیم و غیر مستقیمی بر رویه و آینده فردی و اجتماعی ایشان و خصوصا در تعامل خداوند در هدایت ایشان خواهد داشت.در جامعه ای به سبب عبودیت برخی،دیگر افراد از عذاب و منع رزق مصون می مانند؛چراکه به سبب عمل ایشان هنوز باب رزق از ملکوت عالم مفتوح است.‏اما به نص روایت فوق در هرکدام از ارکان دینی اگر جامعه دچار اجماع بر غفلت و ترک از آنان گردد از حیات معنوی خارج خواهد شد و این امر سبب فقدان ارزاق مادی برای آنان خواهد داشت.از همین روی اهمیت عبادات جمعی در اسلام به طور ویژه ای بوده و مناقب غیرقابل قیاسی نسبت به عمل جمعی تا فردی برشمرده شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۶ ، ۱۶:۳۸
مصطفی رضایی

«أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا کَلَّفَ اللَّهُ الْعِبَادَ إِلَّا مَا یُطِیقُونَ إِنَّمَا کَلَّفَهُمْ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ خَمْسَ صَلَوَاتٍ وَ کَلَّفَهُمْ مِنْ کُلِّ مِائَتَیْ دِرْهَمٍ خَمْسَةَ دَرَاهِمَ وَ کَلَّفَهُمْ صِیَامَ شَهْرٍ فِی السَّنَةِ وَ کَلَّفَهُمْ حَجَّةً وَاحِدَةً وَ هُمْ یُطِیقُونَ أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ الْحَدِیثَ»(وسائل الشیعه،ج1،ص28)؛

در میان ارکان دینی و رسالاتی که در شریعت بر دوش انسان گذارده شده مطابق با نص حدیث فوق،سهل بودن دین امری کاملا مشهود است که از میان ساعات شبانه روز تنها در 5موضع نماز بر انسان واجب گشته که در مجموع وقتی محدود از او می گیرد.در نظام اخلاقی دین،این امر از بارزترین امرو است که اگر انسان مراعات نمودن وضعیت روحی و روانی خود را مدنظر قرار ندهد نمی تواند به پیشرفت های معنوی و اخلاقی نائل آید.در حقیقت واجبات و محرمات،اساس و خطوط قرمزی هستند که در هر شرایطی غیر از اجبار و اضطرار لازم است انسان بر آنها ممارست داشته باشد،اما در سائر مقولات دینی همانند مستحبات،هر فردی نیازمند شناخت خود و پیش گیری روندی تدریجی در شکوفایی اخلاقی خود است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۶ ، ۱۱:۱۵
مصطفی رضایی

 

»عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ أَعْطَى مُحَمَّداً ص شَرَائِعَ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَى وَ عِیسَى إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ افْتَرَضَ عَلَیْهِ فِیهَا الصَّلَاةَ...»(وسائل الشیعه،ج1،ص17)؛

تعبیر روایات فوق به روشنی سیر تدریجی در میان ادیان را نشان می دهد که هر دین رسالت تبیین بخشی از تمامی معارف الهی را بر عهده داشته و انبیاء اولوالعزم رسالت پیش برد مقاطع دین در پیچ های تاریخی را بر عهده داشته اند.هر نبی اولوالعزم در دین خود،دین انبیاء گذشته را تأیید نموده و به صورت مهیمن بر آنها،بخش مازادی را مطابق با سطح ادراکی جامعه تبیین و تشریح می نموده است تا دوران نبی اکرم و دین اسلام که دین به بالاترین کمال ممکن خود رسیده و نظام جامعی یافت در حالی که میهمن و حاکم و دربردارنده تمامی معارف ادیان گذشته اعم از احکامیات و اخلاق و عرفان بوده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۶ ، ۱۱:۱۳
مصطفی رضایی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۶ ، ۱۳:۰۹
مصطفی رضایی