«مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِی الْمَجَالِسِ وَ الْأَخْبَارِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی ذَرٍّ عَنِ النَّبِیِّ ص فِی وَصِیَّتِهِ لَهُ قَالَ: یَا أَبَا ذَرٍّ هُمَّ بِالْحَسَنَةِ وَ إِنْ لَمْ تَعْمَلْهَا لِکَیْ لَا تُکْتَبَ مِنَ الْغَافِلِینَ»(وسائل الشیعه،ج1،ص56)؛
در نظام اخلاقی دینی،انسان با ورود به مراتب حضور قلب،تمامی اوقات خود را در جرگه عبادت خداوند قرار می دهد تا جایی که مطابق با روایات،یاد خداوند برای او در بیت الخلاء نیز بلامانع نبوده؛چراکه او به فطرت و روح خداوندی خود التفات دارد و دائما متذکر این حقیقت است که خداوند از قلب و روح او نیز بدو نزدیک تر است.اهتمام داشتن قلبی به خیرات و حسنات(خوبی )و میل دائمی بدان،هرچند امکان انجام آن نیز برای فرد وجود نداشته باشد،از خصائص حتمی مؤمن است؛چراکه مؤمن همواره با یاد نمودن عمل حسنه،به سرور باطنی و قلبی می رسد.