«عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ یَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَحِیمٌ یَشْکُرُ الْقَلِیلَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ یُرِیدُ بِهِمَا وَجْهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَیُدْخِلُهُ اللَّهُ بِهِمَا الْجَنَّةَ الْحَدِیثَ»(وسائل الشیعه،ج1،ص61)؛
تعامل خداوند متعال با انسان ترکیبی بین عدل و فضل او حق تعالی است به نحوی که به تصریح آیات شریفه هیچ نوع اجحاف و ظلمی در حق انسان روا نخواهد گشت و از طرفی نیز اگر عملی خیر از انسان صادر گردد که حقیقتا برخواسته از فطرت و نورانیت وجودی او بوده و اخلاص و معرفت به عمل به نحو شایسته در آن مراعات شده باشد،به تصریح روایت فوق،انسان می تواند به سبب آن راه هدایت خود را پیدا کند و به بهشت خداوند دست یابد،لذا در نظام اخلاقی دین،بیش از کمیت عمل،کیفیت و میزان بینش و معرفت سالک بوده که نقش اساسی در ایجاد بینش در او داشته و وجود او را تطهیر می نماید.